سیاوش رنجبر دائمی

«چلنگری» دیگری که از میان ما رفت!

نصرت الله نوح
(۱۳۹۹ ـ ۱۳۱۰)
“چلنگری” دیگری که از میان ما رفت!

درگذشتِ نصرت‌الله نوح (۱۳۱۰سمنان ـ ۲۱ مرداد ۱۳۹۹ استنفورد آمریکا) طنزپرداز پُرآوازه ی ایران، پایانی ست بر فصلی از تاریخ ادبیات و روزنامه‌نگاری ایران.

نوح به گفته‌ی خودش یک «عضو ساده‌ی حزب توده» بود. کسی که هرگز وارد دهلیزهای قدرت یکی از بزرگترین تشکل‌های چپ ایران نشد. اما او نیز چون استاد و رفیق عالی‌قدر خویش، محمد علی افراشته (۱۲۸۷ سنگر در استان گیلان ـ ۱۵ اردیبهشت ۱۳۳۸ صوفیه)، از نوجوانی به آرمان‌های سوسیالیسم و برابری اعتقادی جدی داشت.

از شماره‌های اولیه‌ی نامه‌ی چلنگر، قوی‌ترین نشریه‌ی فکاهی تاریخ معاصر ایران که در روز پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ به چاپ رسید، نام “نوح سمنانی” در صفحه‌ی ۳، که مخصوص ادبیات محلی بود، پدیدار شد.[۱] نوح بیست ساله همکار ثابت چلنگر می‌شود و فن طنز‌نویسی را از افراشته و ابوتراب جَلی می‌آموزد. او همچنین شاهد تحولات درون تحریریه‌ی چلنگر می‌شود و دیده‌های خود را به حافظه‌ی استثنایی خود می‌سپارد.

توقیف‌های پی در پی چلنگر و استفاده‌ی مکرر از امتیاز روزنامه‌های دیگر، سبب نمی‌شودکه ارتباط میان نوح و افراشته تضعیف شود. اما با کودتا‌ی ۲۸ مرداد، حمله‌ی اوباش به دفتر نشریه چلنگر و فرار افراشته از ایران در زمستان ۱۳۳۳، این رابطه‌ی عمیق انسانی و فکری و فرهنگی به کلی گسسته می‌شود.[۲]

نصرت الله نوح درست یک ماه پس از کودتای ۲۸ مرداد، در تاریخ ۲۸ شهریور دستگیر می‌شود.[۳] پس از سه سال حبس و سپری کردن دوران زندان شاهنشاهی در سال ۱۳۳۵،[۴] نوح راه تبعید را انتخاب نمی‌کند. در ایران می‌ماند و به تدریج وارد عرصه‌ی مطبوعات داخل کشور می‌شود. همراه با برخی از “چلنگری‌های” سابق، در نشریه‌ی توفیق و سپس در روزنامه‌ی کیهان قلم می‌زند. حضور نوح و همفکران در چنین نشریاتی سبب شد تا پس از انقلاب داریوش همایون گله‌مند بگوید که در دهه‌ی ۵۰، مطبوعات ایران عملاً دست چپ‌ها بود!

بحران اقتصادی ـ سیاسی رشد یابنده‌ی حکومت محمد رضا شاه پهلوی فرصتی می‌شود برای احیاء دوباره‌ی نشریاتی که سال‌ها زیر تیغ سانسور و سرکوب می‌نوشتند و سرآخر نیز از نوشتن محروم شدند. آزادی نسبی پدید آمده از آبان ۱۳۵۷ سبب شد تا نشریه‌هایی چون فردوسی، تهران مصور، سپید و سیاه و دیگر نشریاتی که در اوایل دهه‌ی ۵۰ توسط دولت هویدا تعطیل شده بودند، باز منتشر شوند و روی میز دکه‌های روزنامه‌فروشی قرار بگیرند. اما نشریات نزدیک به حزب توده تا پس از ۲۲ بهمن در انتظار انتشار ماندند.[۵]

در تاریخ ۲۰ فروردین ۱۳۵۸ روزنامه‌ی آیندگان مصاحبه‌ای با منوچهر محجوبی و نصرت‌الله نوح منتشر کرد و از این راه انتشار دوره‌ی جدید چلنگر را به افکار عمومی نوید داده شد.[۶] اما چلنگر هرگز منتشر نشد و آهنگر پا به میدان مطبوعات گذاشت که داستانش را در گفتگوی زیر می‌خوانیم. آهنگرِ ـ محجوبی و نوح ـ تنها ۱۶ شماره مجال انتشار یافت و پس از توقیف‌های گسترده‌ی بسیاری از مطبوعات نو ظهور و قدیمی، که اولین آن‌ها روزنامه‌ی آیندگان بود،[۷] عملاً پایان حضور فعال بسیاری از روزنامه‌نگاران کشته‌کار و با تجربه از جمله نصرت‌الله نوح را در عرصه‌ی مطبوعات رقم زد.

متن پیش رو شامل فرازهایی از گفتگوی تلفنی نگارنده‌ی این سطور با زنده‌یاد نصرت‌الله نوح است که در فروردین ۱۳۹۳ هنگام تحقیق درباره‌ی تاریخچه‌ی روزنامه‌های چلنگر و آهنگر انجام گرفته است. هدف این گفتگو پیدا کردن شناخت دقیق‌تری از ماهیت این دو نشریه، نوع روابط هیئت تحریریه‌ی چلنگر و آهنگر با حزب توده ایران و دیگر حوادث مهم در این ارتباط می‌باشد. استاد نوح با کمال محبت حاضر شدند خاطرات خود را برای نگارنده بازگویند.[۸] برخی از نکات مطرح شده در این مصاحبه به تفصیل بیشتری در مجموعه‌ی یادمانده‌ها و بررسی طنز در ادبیات و مطبوعات فارسی که هر دو چاپ آمریکاست آمده‌اند؛ اما این گفتگو شامل نکات تازه و بکری ست که پیشتر چاپ نشده و به فهم بهتر واقعیت آن دو نشریه، سبک کار آن‌ها و رفتار حزب توده با چنین نشریاتی یاری می‌رساند. همچنین بر جنبه‌هایی از شخصیتی استثنایی چون محمد علی افراشته و همچنین شاگرد و رهروی وی نصرت‌الله نوح باریکه نوری می‌اندازد که در مطالبی که این روزها در سایت‌های مختلف نوشته شده، بازتاب نیافته است.


برای خواندن متن کامل این نوشته، کلیک کنید:

برگرفته از: عصرنو
سه شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۹ – ۰۱ سپتامبر ۲۰۲۰

——————–
متن کامل در فرمت پی دی اف
——————–

Noghteh.org © 1998-2024. All rights reserved. Web design: Homayoun Makoui