قبای تاريخ و مصلحت سياسی روز

ناصر رحیم‌خانی
نگاهی به جنبش ملی مصدقی و کودتای ۲۸ مرداد

این گفتار بيش‌تر می‌پردازد به چگونگی نگاه “امروز” صورت‌بندی‌ها وگرايش‌های سياسی به “گذشته‌ی تاريخی” و بيان اين دريافت که چگونه موقعيت “امروز” و پروژه‌های “فردا”ی صورت‌بندی‌های سياسی از منشور اين “گذشته‌ی تاريخی”، نمودار می‌شود. به بيان ديگر چگونه “گذشته‌ی تاريخی”، قبائی می‌شود بر تن مصلحت سياسی.

چرا سايه ی کودتای ۲۸ مرداد هنوز با ماست؟چرا جنبش ملی مصدقی، تاريخی نشده است؟ و ديگر اينکه صورت‌بندی‌های سياسی امروزه چگونه و با چه هدفی به “گذشته‌ی تاريخی” می‌نگرند.

دراين نوشته نگاهی مي‌شود به جنبش ملی مصدقی، کودتای ۲۸ مرداد و نگاه امروز صورت‌بندی‌های سياسی به آن “گذشته‌ی تاريخی” :

• نگاهی به جنبش ملی مصدقی
• نگاه سلطنت‌طلبان به «گذشته»
• مصدق از اسلام سيلی خورد؟
• گرايش اقتصاددانان نئوليبرال و ملی شدن نفت
• مصدق وجبهه ملی، ديروز و امروز
• جبهه ملی و مساله ارضی ايران
• شخصيت مصدق و کابينه‌ی جبهه ملی.

گفت‌وگو پيرامون جنبش ملی مصدقی و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، از جمله اين پرسش را پيش می‌آورد که چرا هنوز سايه‌ی کودتای ۲۸ مرداد با ماست و چرا هنوز دوره‌ی جنبش ملی مصدقی تاريخی نشده است؟

نخست بايد گفت برآمد جنبش ملی و دولت ملی مصدقی خود رويدادی است تاريخی به اين معنا که آن جنبش و دوره حکومت ملی مصدق، چرخش بزرگی در روند گذار به دموکراسی و حاکميت قانون در ايران پديد آورد.

آن دوره اما تاريخی نشده است بدين معنا که با کودتای ۲۸ مرداد، روند گذار به دموکراسی در ايران و دست‌يابی به خواسته‌های دموکراتيک آن جنبش، پايان نگرفته و به امری محقق شده در گذشته تبديل نشده است. از اين روست که در هر تند پيچ اجتماعی- سياسی در ايران و در هر گفت‌وگو و مباحثه بر سرپيشينه‌ی جنبش دمکراسی خواهی در ايران و آينده آن، ناگزير گفت‌وگو به دوره‌ی جنبش ملی مصدقی و کودتای ۲۸ مرداد کشيده می‌شود و تا زمانی که دموکراسی در ايران نهادينه نشده باشد، جنبش ملی مصدقی هم به تاريخ نمی‌پيوندد و بايد متأسف بود از اين که هنوز آن دوره را پشت سر نگذاشته‌ايم و آن جنبش به اين معنا تاريخی نشده است.

از اين رو اصرار در به فراموشی سپردن کودتای ۲۸ مرداد و سکوت در اين باره زير پوشش روياروئی با حکومت اسلامی، يا از سر جهل است، یا رياکاری يا هر دو. ریاکاری آن است که مدعيان از يکسو خواهان آنند تا نيروهای چپ، ملی و دموکرات درباره کودتای ۲۸ مرداد سکوت کنند اما در همان حال و از سوی ديگر آوازه گران، هر آنچه می‌خواهند از دروغ و وارونه سازی رويدادهای تاريخ بگويند و بنويسند.

باری از اين منظر که جنبش ملی مصدقی و کودتای ۲۸ مرداد به تاريخ نپيوسته و تاريخی نشده است و در هر بحث و مجادله‌ای با ماست، می‌خواهيم ببينيم صورت‌بندی‌های سياسی امروزه چگونه به اين گذشته‌ی تاريخی می‌نگرند و از منشور اين گذشته، چگونه موقعيت امروز و خواست فردای خود را نشان می‌دهند.

گفته‌ی معروفی است که همه تاريخ، تاريخ معاصر است. تاريخ‌‌نگار يا پروهشگر تاريخ در نگاه به تاريخ گذشته، متأثر است از شرايط روزگار خويش و از پيش‌زمينه‌های ذهنی خويش و به گونه‌ی خاص خود به تاريخ می‌نگرد، از اين رو تاريخ‌نگاری يا پژوهش تاريخی، موقعيت و روزگار بررسی کننده را نيز جلوه‌‌ می‌دهد.

اين نکته در پروهش‌های آکادميک صادق است. تاريخ‌نگاری در ايران اما آميخته است با افسانه‌سرائی و چهره‌ پردازی.

بدتر‌آنکه تاريخ‌نگاری سياسی پس از انقلاب، تاريخ‌نگاری است واکنشی و آ لوده به آوازه‌ گری ژورناليستی.

ببينيم صورت‌بندی‌های سياسی، با نگاه به “گذشته‌ی تاريخی”، “امروز” و “فردای” خود را چگونه عرضه می‌کنند.

نيروهای سياسی درگير در جنبش ملی مصدقی و کودتای ۲۸ مرداد، اين‌ها بودند: دربار و ارتجاع، قدرت‌های جهانی پشتيبان دربار، جبهه ملی ايران، دستگاه روحانيت و مرجعيت شيعه، حزب توده و چپ.


برای خواندن متن کامل این نوشته، کلیک کنید:

برگرفته از: عصرنو
جمعه ۷ شهريور ۱۳۹۹ – ۲۸ اوت ۲۰۲۰

Noghteh.org © 1998-2024. All rights reserved. Web design: Homayoun Makoui