در ایران چه می‌گذرد – ۶

محمدرضا نیکفر

پرسش دموکراسی، پرسش از پی نقش جامعه است به عنوان جمع کثیر و متنوع در خودسامان‌یابی و سامان‌دهی به عرصه‌ی دولتی سیاست.

دو گونه بازخوانی تاریخ
لحظه‌هایی در تاریخ ملت‌ها وجود دارند که مردم در آنها گذشته‌ی خود را بازخوانی می‌کنند، آن هم متناسب با طرحی که برای آینده‌ی خود می‌ریزند. تاریخ چونان دیواری است که آجر روی آجر گذاشته می‌شود تا بالا رود و آنچنان می‌ماند که همواره بوده است − این تصور از تاریخ با واقعیت انطباق ندارد. ما متناسب با طرحی که برای آینده می‌ریزیم، آجرهایی را برمی‌گزینیم و سازه‌ای را که تاریخش می‌نامیم، از نو می‌چینیم. گذشته، به عنوان ساحتی در زمان تاریخی، چیزی نیست که یک بار برای همیشه در پشت سر ما قرار بگیرد. بسته به آنکه کجا می‌خواهیم می‌رویم، گزارش‌مان در این باره که از کجا می‌آییم، دگرگون می‌شود. این سخن در مورد افراد هم صادق است. روایتی که از گذشته‌ی خود می‌دهند، بسته به آنجایی است که ایستاده‌اند و هدفی است که در پیش رو دارند. این نکته، انکار وجود ثابت‌های فیزیکی و متجسم، مثل تاریخ تولد و مرگ و اسلاف و اخلاف و شواهد و آثار و نظایر اینها نیست؛ هر چند اینها نیز ممکن است در روایت تاریخی دست‌کاری شوند، آن هم نه صرفاً به سبب دغلکاری عمدی.

گذشته‌ی تاریخیِ زیستگاهِ مردمان ما ساحت گسترده‌ای است که ایرانیت نمای بارز و ثابت آن است. این ایرانیت اساساً فرهنگی و تمدنی است، و گستره‌ای دارد از هند تا یونان. فروکاستنی نیست به قوم و نژادی خاص، فروکاستنی نیست به یک اعتقاد دینی، و همچنین به سلسله‌های پادشاهی. دستاوردهایش برای بشریت، خلق شده‌اند نه به دلیل وجود شاهان، بلکه علی‌رغم ستمگری کم‌نظیر و زمختی و بی‌فرهنگی اکثر قریب به اتفاق آنان. ایرانیت، تأثیر گرفته و تأثیر گذاشته است. سفره‌ای گسترده بوده است که همه خورشی را در آن نهاده‌اند و همه از آن خورده‌اند. ایرانیت یک میدان است و این میدان نه مرزگذار به صورت تقابلی با میدان‌های دیگر، بلکه درآمیخته با آنهاست: درآمیخته با فرهنگ هند، با یونانیت، با اسلامیت. از زاویه‌ی تاریخ جهان و منطقه که بنگریم، اصل، درآمیختگی است؛ خلوص، اختراع ناسیونالیسم عصر جدید است.


برای خواندن متن کامل این نوشته، کلیک کنید:

برگرفته از: زمانه
۶ آذر ۱۴۰۱

Noghteh.org © 1998-2024. All rights reserved. Web design: Homayoun Makoui