در ایران چه می‌گذرد – ۱۳
محمدرضا نیکفر

پیچیدگی جنبش رهایی‌جو در ایران به چه برمی‌گردد؟ چرا سخت است توافق بر سر یک برنامه؟ چرا جنبش رهبری‌ناپذیر می‌نماید؟

masaleh-takasor-nikfar-13

 

مقدمه
قیام ژینا را عده‌ای نشانه‌ی انقلاب دانسته‌اند. کسانی هم که با جنبش اعتراضی همدل هستند اما در به کار بردن لفظ انقلاب محتاط‌‌‌اند، معمولاً می‌پذیرند که افق خواسته‌های خیزشِ آغاز شده پس از قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی در شهریور ۱۴۰۱ از نظم موجود بسی فراتر می‌رود.

سه گرایش عمده در قالب‌بندی (framing) جنبش به چشم می‌خورد که آنها را می‌توانیم با این عنوان‌گذاری‌ها بر انقلابی که شروع شده یا آرزو می‌کنیم که شروع شود، مشخص کنیم:

انقلاب ملی
انقلاب هویتی
انقلاب تکثرگرا

آنانی که از “انقلاب ملی” سخن می‌گویند، از دوگانه‌ی ملت-امت عزیمت می‌کنند. می‌گویند یک نیروی امت‌گرا با انقلاب ۱۳۵۷ قدرت را در دست گرفت و به شأن ملی ایران آسیب رساند. اکنون باید در احیای آن شأن بکوشیم. به این خاطر مردم ایران باید یکپارچه شوند، همدل و همزبان باشند و خود را به عنوان ملتی کهن بازیابند. سلطنت‌طلبان بخش اصلی طرفداران “انقلاب ملی” را تشکیل می‌دهند. آنان شاهزاده را به عنوان شاه آینده، نماد اراده‌ی واحد ملی تصور می‌کنند.

هویت‌گرایان می‌گویند ما همدل نیستیم، چون همزبان نیستیم. اراده‌ی واحد ملی وجود ندارد، آنچه وجود دارد اراده‌ی “ملیت”های مختلف است که در عصر جدید همه را زیر سیطره فارس‌ها برده‌اند و از ترکیب آنها یک ملت تحمیلی ساخته‌اند. آنان می‌گویند برای آنکه همدل شویم، باید زبان‌ ملیت‌های مختلف به رسمیت شناخته شود و در نظام آینده قدرت میان هویت‌های “اتنیک” تقسیم شود. آنان در برابر تجمیع قدرت در قدرت ملی، برنامه‌ی تقسیم قدرت میان ملیت‌ها در قالب فدرالی یا کانتونی را می‌گذارند. طرفداران “انقلاب ملی” هم مانند اینان از یک سیاست هویت پیروی می‌کنند، با این تفاوت که سوژه‌ی آن هویت را درشت و شامل همه‌ی هویت‌های خُرد در نظر می‌گیرند. بخشی از نقد سیاست هویت شامل هر دو دید می‌شود. مهمترین نکته این است که سیاست هویت، سرکوب‌کننده و در بهترین حالت مهارکننده و محدود کننده‌ی تکثر است. قالب هویتی اختناق‌آور است؛ سرکردگی در درون قالب پیشاپیش از آن حزب یا طایفه‌ای است که می‌گوید آن هویت را نمایندگی می‌کند.

هویت‌طلبان ملیت‌‌مدارِ شناخته شده، همگی جمهوری‌خواه هستند و هر دو رژیم شاهی و ولایی را استبدادی می‌دانند. پس نمی‌توانیم همه‌ی جمهوری‌خواهان را در دسته‌ی سوم بگذاریم. این نکته را هم باید در نظر گیریم که همه‌ی جمهوری‌خواهان روشن نکرده‌اند که از جمهوری منظورشان دقیقاً چیست. بنابر این از گرایش پلورالیستی می‌توانیم به عنوان گرایشی در میان جمهوری‌خواهان نام بریم.

این یادداشت‌ها تبیینی هستند از دیدگاه تکثرگرا – «تببینی هستند» یعنی اینکه تببین‌های دیگر هم ممکن است.


برای خواندن متن کامل این نوشته، کلیک کنید:

برگرفته از: رادیو زمانه
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲

Noghteh.org © 1998-2024. All rights reserved. Web design: Homayoun Makoui