سرور علی محمدی

ali-mohamadi-az-ou-sokhn-migouyand

 

نامی آشنا داشت، نامی که زنجیروار به اسطوره های سال های خفقان پهلوی متصل بود، برادر بزرگترش حمید توکلی، سعید آریان همسرو خواهرش سیمین توکلی، از این سه رفیق بسیار خوانده بودم اما دریغا که دانسته هایم از شهین توکلی بنا به آن چه که درکتاب حماسه ی مقاومت* آمده، او اسطوره ی مقاومت بود. و من متعجب از غیبت اش در سازمان، سال ها گذشت تا یاد واره ها یش را در کتاب داد و بی داد خواندم ، ازآن چه که در زندان های مختلف کشیده بود را ، همبند هایش باز گفته بودند. این ها بود دانسته های اندک من از شهین توکلی . روزی که کتاب “از او سخن می گویند*” را رفیق نازنینم ناصر مهاجر برایم فرستاد. دلم می خواست این ” او” را بهتر بشناسم ، هرچند که دیگر خودش نبود سال گذشته به هنگام رفتنش نوشته های همبندی هایش را خواندم اما همچنان پاسخی بر این پرسش که چرا سازمانی را که عزیزترین هایش با عشق بنیان اش نهاده بودند رها کرده بود را، نیافتم. باشناختی که از ناصر مهاجر دارم، باورم براین بود که حتما در سطور این اثر، پاسخی بر نادانسته های من از رفیقی که حسرت دیدارش در ستاد سازمان به دلم مانده بود را بیابم. یک ساعت تمام خیره به تصویر روی جلد چشم در چشم اودوختم و هزلر بار از خود پرسیدم براستی او کیست؟


برای خواندن متن کامل این نوشته، کلیک کنید:

برگرفته از: اخبار روز
۲۰ دی ۱۴۰۱

Noghteh.org © 1998-2024. All rights reserved. Web design: Homayoun Makoui